دیگه اشکم

 

دیگه اشکم

کاشکی تاریکی می رفت فردا می شد

صبح می شد چشمون تو پیدا می شد

لب های ناز تو با قصهء عشق

مثل گا بهاری وا می شد

تا دلم شکوه رو آغاز می کنه

دیگه اشکم واسم ناز می کنه

یادته قول دادی پیشم می مونی

قصه ی عشق زیر گوشم می خونی

نمی دونست دل واموندهء من

که تو رسم بی وفایی می دونی

تا دلم شکوه رو اغاز می کنه

دیگه اشکم واسه من ناز می کنه

هنوز از عشق تو لبریزه تنم

عاشق چشمان ناز تو منم

نمی دونم چرا من مثل تو 

نمی تونم زیر قولم بزنم

تا دلم شکوه رو آغاز می کنه

دیگه اشکم واسه من ناز می کنه

 

نظرات 3 + ارسال نظر
lena پنج‌شنبه 15 دی‌ماه سال 1384 ساعت 08:07 ب.ظ

bazam salam rastesho bekhay in shero kho0ndam mano yade ye khaterei andakht delam nayo0mad tashakor nakonam vaghean mer30

الهام جمعه 30 دی‌ماه سال 1384 ساعت 01:31 ب.ظ

سلام خیلی بد بود خوشم نیومد
همیشه برام این وبلاگ رو می دادی تا برم بدی هاش رو نگاه کنم

چیا جمعه 21 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 07:32 ب.ظ http://tavan_c2@yahoo.com

کاکه موحسین هه ر بژی به سه ر به رزی
له سه رمایه هه ل نه له رزی
به ئاواتی سه ر که وتنه کانی زیاترت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد