قصه تلخ جدایی

قصه تلخ جدایی

 

آخر ای محبوب زیبا

بعد از آن دیر آشنایی

آمدی خواندی برایم

قصه تلخ جدایی

مانده ام سر در گریبان

بی تو در شبهای غمگین

بی تو باشد همدم من

یاد پیمانهای دیرین

آن گل سرخی که دادی

در سکوت خانه پژمرد

آتش عشق و محبت

در خزان سینه افسرد

اکنون نشسته در نگاهم

تصویر پر غرور چشمت

یکدم نمیرود از یادم

چشمه های پر نور چشمت