اشکهایم برای تو ...

اشکهایم برای تو ...





با اینکه ندیدمت دلم هر روز برایت تنگ می شود.

بدیش این است که می دانم تو هستی.

کاش نبودی! مثل هزاران چیز دیگر که توی این دنیا نیست،

ولی آدم ها باز الکی دنبالشان می گردند.

نمی دانم، شاید بشود اسمش را گذاشت دلخوشی.

دلخوشی من هم این است که میدانم هستی.

امروز یک چیز تازه فهمیدم. فهمیدم که اشک هایم مال تواند.
 
فکر می کنم همه آدم ها همینطورند.

به بهانه های مختلف، برای چیز های مختلف گریه می کنند

اما همه اش آخر ختم می شود به همان چیزی که سال هاست توی دلت جا خشک کرده،

و هرچه می گذرد انگار بیشتر با تو انس میگیرد،

می شود جزیی از وجودت ...

و خلاصه اینکه تا عمر داری اشکهایت آخر مال همان یک چیز است...

برایم گفته اند اقاقی ها را خیلی دوست داشتی.

من هم دوست دارم... خودم را به این راضی کرده ام که شاید گم شده ای.

مثل عطر اقاقی های حیاط بچه گی هایم ..

که یک روز یک جایی میان بازی ها و هیجان های کودکی توی دماغم پیچیدند
 
و بعد ها هرچه دنبالشان گشتم پیدایشان نکردم...

می بینی؟ دوباره اشکهایم ...

دیگر حرفی نمی زنم.
 
فقط ای کاش بدانی که چقدر دلم برایت تنگ می شود.               

هر جا که هستی مراقب خودت باش،

بهانه قشنگ اشک های من
                    


                                            



نظرات 3 + ارسال نظر
روشنک و ارغوان جمعه 14 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 06:50 ب.ظ http://azeshghchizibego.persianblog.com

عشق لالایی بارون تو شباست! نم نم بارون پشت شیشه هاست! دلخوشی ها برای یک انسان گاهی زیباترین احساس ها هستند! زیرا اگر همین دلخوشی ها را هم از انسان بگیرند دیگر تنها جسمی خاکی می میاند و فنا شدنی ! سبز باشی و سرخوش!

گلسا جمعه 14 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 10:09 ب.ظ http://www.golsa.blogsky.com

سلام محسن جون خیلی زیبا بود
موفق باشی...:*

هومن شنبه 15 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 04:50 ب.ظ http://www.hoooman.blogsky.com

سلام..... این رو همیشه یادت باشه
عشق با اشک سخن می گوید
به امید اینکه همیشه موفق باشی....
بدرود.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد